بدی و خوبی ما سود و زیانی برای خدا ندارد

نوشته شده توسطسلما 13ام تیر, 1402

بسم الله الرحمن الرحیم

ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها… آیه 7 سوره احزاب جز 15

انسان هر کاری کند در اصل برای خودش است. 

ادامه آیه هم تفسیر شیرینی دارد که که حدیث الاسلام یعلو و لایعلی علیه به آن اشاره دارد.

آیه ای که پیروزی دائمی اسلام را هم نوید می دهد.

 

یک آیه و یک تامل

نوشته شده توسطسلما 12ام تیر, 1402

نظر شما راجع به این آیه چیست؟

هستی را سرچشمه ای است…

و ان من شی الا عندنا خزائنه و ماننزله الا بقدر معلوم آیه 21 سوره حجر جز14

و هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزانه  هایش نزد ماست؛ و آن را جز به اندازه معین نازل نمی کنیم

ان من شی شامل همه چیز است…

اینکه قدرت و توانائی های ما به قدر معینی است که از جانب خداست.

و آنچه در این مقدار معلوم موثر است را باید توسعه داد: اخلق خوب؛ سعه صدر؛ حسن نیت؛ دعای نیکان خاص پدر و مادرو…

 

 

 

 

شما چه می اندیشید؟

نوشته شده توسطسلما 7ام دی, 1400

نظر شما در مورد اینکه حاکمیت تا چه حدی میتواند از انحلال خانواده پیشگیری کند چیست؟

آیا اساسا حاکمیت چنین نقشی را دارد؟

شما چه راهکار های به حاکمیت پیشنهاد می کنید؟

هزاران ثانیه

نوشته شده توسطسلما 9ام آذر, 1400

با خودم فکر می کردم اگر هزاران سال عمر داشتم چه می کردم؟

کمی در خواسته ها و علایقم پرسه زدم…

بی درنگ عقلم گفت: 

در این هزاران ثانیه از عمرم که گذشت چه کردم؟

و برای هزاران ثانیه پیش روی چه برنامه های دارم؟

تا حال به این هزاران ثانیه اندیشیده اید؟

روح آدمی

نوشته شده توسطسلما 11ام دی, 1396

آیت الله جوادی آملی(مدظله العالی): انسان روحی دارد ملکوتی، این موجِد خارجی است، این نه زمان دارد، نه مکان، نه متزمّن است، نه متمکّن. این نه تهی و خالی خلق شد، نه عاریتی است. آنچه که مربوط به گوهر هستی اوست، اصل معرفت است که خدا به او داد، فرمود من هیچ انسانی را «ناقص الخلقة» خلق نکردم: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها﴾،[۲]‌ سوگند به روح آدمی و سوگند به خدایی که روح آدمی را «مستوی الخلقة» خلق کرد. آن‌گاه با «فاء» فصیحیه این إستوای خلقت و تسویه خلقت نفس را معنا کرد، فرمود: ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾،[۳]‌ این الهام با حکمتین آمیخته است، اینکه فرمود، «فجور نفس و تقوای نفس» این مبتنی است بر اینکه خود نفس شناخته شود، آن با علم شهودی شناخته می‌شود، پس خدای سبحان نفس را به خود نفس شناساند. فجور او را و تقوای او را به او شناساند. با این فجور و تقواشناسی الهام‌بخش، فرمود می‌تواند رشد کند، تزکیه بشود و مانند آن.